محمود دولتآبادی؛ یک اصلاحطلب مداراخو نه یک براندازِ کینهجو
تاریخ انتشار: ۱۳ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۲۷۱۵۵
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- گفتوگوی کوتاه اخیر محمود دولتآبادی نویسندۀ پرآوازۀ ایرانی با تلویزیون فارسی بیبیسی، دربارۀ درگذشت عباس معروفی خالق اثر ماندگار «سمفونی مردگان» به کام رسانههای برانداز خوش ننشسته چرا که انتظار داشتند بزرگترین داستاننویس حال حاضر ایران، تمام تقصیر را به گردن حکومت بیندازد و از نویسندۀ فقید، یک شهید در تبعید ترسیم کند اما او در عین اظهار تأسف عمیق و چندباره به خاطر آن که ناچار از ترک وطن شد و در غربت و در پی بیماری سرطان درگذشت به چند واقعیت دیگر هم اشاره کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اول اینکه محرومیت معروفی از ارتباط با مخاطب پارسیزبان در داخل کشور را یک گزارۀ اغراقشده دانست چرا که در تمام این سالها آثار او بارها چاپ شده و از این حیث مشکلی نبوده است.
دوم اینکه فشار به معروفی بیشتر به خاطر مجلۀ «گردون» بوده و در اینجا هم با اظهار تأسف عمیق از حکم دومی که علیه او در دهۀ 70 صادر شد و او را به رفتن واداشت تصریح کرد فضا در آن دوره فشرده شده بود اما بعد از آن و با روی کار آمدن آقای خاتمی میتوانست کار کند و به او گفتم تو از گونترگراس مهمتر نیستی که مدتی با صدر اعظم آلمان کار کرد و بعد دیگر نه.
بیشتر خشم براندازان از نویسندۀ بزرگ همروزگار به خاطر این است که تمام تقصیر را به گردن حکومت نمیاندازد و تازه حکومت را یکپارچه نمیبیند و هر دوره را تفکیک میکند حال آنکه براندازان اصرار دارند بین خاتمی و احمدینژاد و روحانی و رییسی تفاوتی نیست و جالب اینکه از بام تا شام مطلقانگاری را نفی میکنند و بر طبل نسبینگری میکوبند اما از هر نیروی ارزشی داخلی مطلقانگارتر و صفر و صدیترند!
تفسیر حرف دولتآبادی این است که ترس معروفی از این که گرفتار سعید امامی شود قابل درک است اما در دورۀ خاتمی که با این پدیده برخورد شد نیز باز میخواست روی دو صندلی بنشیند. هم روی صندلی اصلاحات و خاتمی و هم روی صندلی نویسندگان ناموافق و این شدنی نیست و به همین خاطر بیش از ظرفیت خود بار برداشت حال آن که رماننویسی صبر و حوصله و مدارا میخواهد و تاثیر آن تدریجی است و اثر ادبیات یعنی همین که ساعتی پس از درگذشت عباس معروفی در آلمان دختر جوانی که بعد از کوچ او به غربت به دنیا آمده از جنوب ایران برای من پیام فرستاد: با مرگ او چه کنیم؟ اثر یعنی همین.
با این که سخنان سنجیده دولتآبادی جابهجا آکنده از ستایش عباس معروفی و تصریح بر این بود که او یک صدای جدید در ادبیات و رماننویسی ما بود (و نه البته یک ژانر تازه) اما واقعبینی و اصلاحطلبی دولتآبادی و مداراخویی او -که فراتر از مداراجویی- است به مذاق رسانههای برانداز خوش نمینشیند. همانها که دوست نداشتند پیکر هوشنگ ابتهاج (سایه) هم به وطن بازگردد و در تهران و رشت مراسم برگزار شود.
آنها با هر که بین ایران و بیرون در آمد و شد باشد بدند. تفاوتی ندارد اصغر فرهادی باشد یا دولتآبادی و معتقدند یا آن طرف باید باشی یا این طرف.
تفاوت جدی دولتآبادی با آن جماعت اما این است که به معنی واقعی کلمه اصلاحطلب است و بین دولتهای مختلف تفاوت قایل میشود و ابایی ندارد نه تنها از محمد خاتمی در سال های 76 و 80 که از هاشمی رفسنجانی مرحله دوم 84 هم حمایت کند و سال ۹۶ وقتی گروهی از هنرپیشهها به خاطر خروج ترامپ از برجام گفتند از رای به روحانی پشیماناند با صدای بلند گفت: من پشیمان نیستم.
اینها همه در حالی است که رمان خود او (زوال کلنل) هم هنوز رسما اجازۀ نشر ندارد اما باز امیدوار است و سینۀ خود را از کینه انباشته نمیکند.
دولتآبادی هم قرار بود در نیمأ داغ و نحس تابستان ۱۳۷۵ مسافر اتوبوس ارمنستان باشد و به خاطر سفر به یونان منصرف شد و به همین خاطر انگ اطلاع قبلی از نقشۀ سعید امامی برای انداختن اتوبوس به ته دره در گردنه حیران به او نمیچسبد اما در آن حادثه متوقف نمانده و تلاش مقابله با آن جریان در دولت اصلاحات را میستاید.
در همین مصاحبه میگوید: «متأسفم که نویسنده ای چون معروفی با تبعید یا خود تبعیدی به یاد بیاید نه با آثار او. حال آن که نویسنده را باید با اثار به یاد آورد.»
همین که تعبیر «خود تبعیدی» را هم به کار برده باز از نظر میهمانان آن یکی تلویزیون - ایران اینترنشنال- مردود است و با این حساب خداوندگار کلمات من بعد قبل از هر اظهار باید با آقای جمشید برزگر هماهنگ کند تا چه بگوید و چه نگوید و تازه نطق همین آقای برزگر از وقتی از این تلویزیون به آن تلویزیون رفته باز شده چون تا در بیبی سی فارسی بود دُز براندازی او این قدر بالا نبود!
حرف دولت آبادی اما روشن است. بله، بر معروفی به خاطر گردون سخت گرفتند اما همین گردون یک بار هم تبریه شده بود. ناچار شد از ایران برود ولی آثار او در ایران منتشر میشد و فروش خوبی داشت و دارد. عاشق ادبیات بود اما به حواشی آن هم علاقه داشت.
همۀ حرفهای نویسنده بزرگ ما درست است و هرگز قصد توجیه فشار بر عباس معروفی را هم ندارد بلکه میخواهد بگوید وقتی خاتمی آمد و او هم استقبال کرد میتوانست شرایط خود را تغییر دهد اما دوست داشت روی هر دو صندلی بنشیند. هم اصلاحطلبی هم نویسندگان اپوزسیون.
محمود دولتآبادی اما صندلی خود را اتخاب کرده است و میداند روی دو صندلی نمیتواند بنشیند. آن طرف دوست دارند او روی صندلی اپوزسیون بنشیند و در خدمت براندازی باشد اما ترجیح میدهد در ایران به زندگی خود ادامه دهد و تأثیر او آرام باشد نه هیجانی و تند.
او سخن خود را اساسا با این جمله آغاز کرد: « عمیفپقا متأثرم که چهرههای شاخص فرهنگی و هنری و ادبی ما در خارج از کشور تک به تک روی در نقاب خاک میکشند» و مشخص است که اشاره او به مرگ 5 چهرۀ برجسته و ماندگار در این 5 ماه و هر 5 نفر هم در غربت است: رضا براهنی، محمد علی اسلامی ندوشن (هر دو در کانادا)، احمد مهدوی دامغانی (در آمریکا)، هوشنگ ابتهاج و عباس معروفی هر دو در آلمان.
پیکر سایه و دکتر مهدوی البته به ایران بازگردانده و با احترام و تشریفات در رشت و مشهد به خاک سپرده شد و برای انتقال دکتر اسلامی و حتی تدفین او در آرامگاه فردوسی هم مشکلی نبود و نمیدانم چرا این اتفاق نیفتاد اما نفس این که آدمهایی از این دست در خارج از ایران چشم از جهان بستند غمانگیز است اما به این معنی هم نیست که اگر نمیرفتند مثل دوران سعید امامی آنها را می دزدیدند و می کشتند یا آثارشان چاپ نمیشد.
یک روش برای مقابله با سانسور همین راهی است که دولتآبادی با شستن سینه از کینه و مداراجویی و فراتر از آن مداراخویی در پیش گرفته و یک راه این که وطن را ترک کنی و مثل ماهی دور از آب، نفسنفس بزنی و آن قدر غصه بخوری تا سرطان بگیری یا دق کنی. زنده یاد معروفی میگفت سیمین بهبهانی مدام به من توصیه میکرد غصه نخور. این غصه ها سرطان می شود و تور از پا میاندازد و سرانجام انداخت.
اما چنان که دولتآبادی هم گفت ظرفیت نویسنده و شاعر با سیاستمدار و چریک متفاوت است. این را کسی میگوید که زمان شاه به زندان افتاده و او را متهم میکنند که توبه کرده و بیرون آمده در حالی که چون کارمند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بوده به فرح که خود را متولی عالی کانون میدانسته تنها نامهای نوشته تا بگوید با او چه میکنند.
براندازان کینهجو بر سایه خرده میگیرند که چرا تا لحظۀ آخر بر آرمان سوسیالیسم پای میفشرد و بر دولتآبادی هم نقد دارند که چرا تا این حد اهل تعامل و مدارا شده و کینهجو نیست و ادبیات نرم دارد و فحش نمیدهد. روشنفکر مقبول نزد آنان تنها اسماعیل خویی است که از گذشته خود نادم شود و از بام تا شام بد و بیراه بگوید و آنها هم لطفی کنند و دختر او را به استخدام شبکه خودشان درآورند.
جالب این که حتی وقتی چند سال پیش خاطرۀ خود عباس معروفی از دیدار با ابراهیم رییسی در روزنامۀ شرق منتشر شد سراغ او رفتند تا تکذیب کند اما عین همان را این بار با صدای خود نقل کرد منتها گفت چرا از 20 صفحه مصاحبه من با یک نشریه دانشجویی فقط قسمت خاطره دربارۀ آقای رییسی را برداشتهاند. حال آن که موضوع روشن بود. شهاب طباطبایی این بخش را برای روزنامه انتخاب کرده بود تا پس از یک دورۀ نامناسب از حیث مواجهه با رسانهها در عصر صادق لاریجانی پیام مثبتی برای رییس جدید دستگاه قضا ارسال شود و با اهل قلم مهربانتر باشند.
همین را هم برنتافتند زیرا دوست داشتند و هنوز دوست دارند فضا دوقطبی باشد. رادیکالها هر قدر با هم مخالف باشند باز جایی به هم میرسند. مشهورترین مثال برجام است اما محدود و منحصر به آن نیست. در عرصه های دیگر هم این رسیدن را میبینیم: چندان که هم در نظر ارزشیهای داخل دو قطب بیشتر وجود ندارد: حکومت و براندازان و هم از منظر براندازان خارج نشین و شق سوم را به رسمیت نمی شناسد. یا با مایی یا بر ما!
محمود دولتآبادی اما جهان را در دو رنگ سفید و سیاه خلاصه نمیداند. جهان او رنگی است نه آن که خود رنگ به رنگ شود!
منبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۲۷۱۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خبر جدید وزیر صنعت برای متقاضیان خودرو/ علیآبادی: این خودروها را وارد کردیم؛ میتوانید ثبتنام کنید و بخرید
عباس علیآبادی در گفتوگوی تلویزیونی اظهار داشت: اجلاس آفریقا را داشتیم و بزرگترین نمایشگاه دستاوردهای کشور برای معرفی به بیش از ۲ هزار بازرگان و تاجر بینالمللی برگزار خواهد شد و میتواند تبعات خوبی داشته باشد. اجلاس آفریقا با تعداد زیادی از مقامات ارشد سیاسی آفریقا به خوبی برگزار شد که میتواند تاثیرات خوبی در رفاه و اقتصاد کشور داشته باشد.
او افزود: آفریقا، اقیانوس فرصتها برای بازرگانان و تجار ما است. از جمله مهمترین این فرصت توسعهنیافتگی کامل آفریقا است. البته آفریقاییها به صورت جامع برنامههایی را برای توسعه پیگیری میکنند و در این برنامه فرصتهای برای تجار ما وجود دارد. برای تحقق جهش تولید باید دروازه صادرات باز شود. خیلی از کالاهایی که تولید میکنیم به جهت اینکه بازار صادراتی ندارد، مجبور هستیم تولید را محدود کنیم. به عنوان مثال در لوازم خانگی رشد خوبی در کیفیت و کمیت داشتیم، اما همچنان در تهدید کالاهای قاچاق هستیم.
وزیر صمت ادامه داد: از جمله چالشهایی که در آفریقا داریم، نبود زیرساخت است که البته این موضوع با توجه به ظرفیتهای خوبی که در توسعه زیرساخت حوزههای انرژی و حمل و نقل داریم یک فرصت محسوب میشود. نرخ رشد اقتصادی در آفریقا از متوسط جهانی بیشتر است و این به معنای فرصت است و ما باید از آن استفاده کنیم. تلاش میکنیم تا پایان امسال در تمام یا حداقل بخشی از کشورهای آفریقایی که محوریت دارند، نمایشگاههای دائمی برای کالاهای ایرانی را فراهم کنیم و همچنین به آفریقاییها فرصت دهیم که در کشور ما پایگاه معرفی خود را داشته باشند. تراز تجاری ما با آفریقا کاملاً مثبت است و رویکرد ما این است که واردات خود را نیز از آفریقا افزایش دهیم. تا پایان امسال تعداد رایزنهای بازرگانی ما در آفریقا به ۱۲ مورد میرسد و تعداد مراکز بازرگانی به ۱۵ مرکز خواهد رسید.
او در خصوص چالشهای توسعه تجارت با آفریقا گفت: مهمترین چالشها رقبا هستند که تلاش میکنند پس از حضور ما در آفریقا با ابزارهای مختلفی مانند تحریم جلوی این موضوع را بگیرند. برنامه وزارت صمت این است که میزان تجارت ایران اعم از صادرات و واردات نسبت به شرایط فعلی دو برابر شود.
علیآبادی افزود: باید ظرفیتهای مالی و اقتصادی خود را به نفع صادرات بسیج کنیم و هر مانعی که در مسیر صادرات است را برداریم. ما به شرکتهایی اولویت میدهیم که صادرات محور و دانشبنیان هستند. شرکتهایی که حداقل ارزبری و بیشترین میزان ارزآوری را دارند. مشارکت مردم زمانی رخ میدهد که بتوانیم از سرمایههای خرد مردم استفاده کنیم.
او افزود: در حال تعریف پروژههایی هستیم که بر اساس آنها بتوانیم صندوقهای پروژه را تأسیس کنیم که مردم با سرمایههای خرد خود در پروژههای ملی مشارکت کنند. به زودی اطلاعیهها در این باره منتشر خواهد شد. اگر بتوانیم این هدف را محقق کنیم، بخش مشارکت مردم در شعار سال را به معنای واقعی و الگوی تازه محقق کنیم.
علیآبادی گفت: رقبای ایران حتما برای ایران مزاحمت ایجاد خواهند کرد. یکی از کارهای مهمی که باید انجام دهیم ابزار تجارت را فراهم کنیم که مهمترین آن حمل و نقل است. برای شرق و شمال آفریقا نسبت خوبی داریم و طبق دستور رئیسجمهور برای غرب و جنوبی آفریقا هم از لحاظ حملونقل پوشش دهیم که کارهای سختی است و حتماً انجام خواهیم داد.
وزیر صمت افزود: آفریقا فرصت خوبی برای صنایع دانشبنیان ایران است و کشورهای آفریقایی هم در حوزه آموزش هدفگذاری کردهاند و ایران باید از این فرصت استفاده کند. همچنین شرکتهای مهندسی و زیرساخت ایران هم میتوانند پروژههای بزرگی در آفریقا اجرا کنند. کشورهای آفریقایی علاقهمند هستند از خودروهای روز استفاده کنند و این فرصتی برای ایران است.
وی تاکید کرد: تلاش خواهیم کرد به کسانی در اولویت ارز، ارز بدهیم که به سمت تجارت و صادرات بروند بهویژه به مقاصد صادراتی ایران از جمله آفریقا.
علی آبادی همچنین درباره برنامههای وزارت صمت در خصوص صنعت خودرو گفت: ما برنامه گسترده داریم و امسال تلاش خواهیم کرد که ظرفیت تولید را افزایش دهیم. ما به ظرفیت تولید ۵ هزار خودرو در روز رسیدیم و تلاش داریم که این را حدود ۲۰ درصد افزایش دهیم که خیلی جهش بسیار بزرگی است.
وی افزود: در بحث واردات خودرو باید گفت این موضوع را در دستور کار داریم تا به این وسیله تعادل بهتری در تامین تقاضای بازار و بحث ناترازی به وجود بیاوریم و اخبار خیلی خوبی در این زمینه داریم. تاکسیهای برقی را واردات کرده ایم و مردم میتوانند ثبت نام کرده و بخرند.
منبع: خبرآنلاین
tags # خودرو سایر اخبار اسرار تکامل آلت جنسی؛ رابطه جنسی انسانهای اولیه مثل گوریلها بود؟ (تصاویر) «زو»؛ گاو عقیم و غولپیکری که توسط انسانها به وجود آمد! اتفاق عجیب که همزمان با انقراض دایناسورها در زمین رخ داد! (تصاویر) مرکز واقعی جهان کجا است؟